رنگ و بوی زندگی با همایش "مولوی و روزگار ما"

رنگ و بوی زندگی با همایش "مولوی و روزگار ما"

عصر روز دوشنبه دهم مهرماه همایش "مولوی و روزگارما" در دانشگاه صنعتی شریف با حضور جمعی از اساتید برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی معاونت فرهنگی و اجتماعی، بعداز ظهر دوشنبه دهم مهرماه، همایش "مولوی و روزگارما" توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شریف در سالن جابربن حیان دانشکده شیمی دانشگاه شریف، برگزار شد.

 

در ابتدای این همایش دکتر علیرضا سمیعی؛ پژوهشگر حوزه ادبیات، اظهار کرد: صاحب اصلی مولانا مردمانی هستند که سنت خواندن اشعار مولانا را داشته باشند که در کشور ما اینگونه است.

 

وی سپس به معرفی و تحلیل آثار مولوی پرداخت: یکی از آثار مولانا "فیه‌ما‌فیه" است که حاصل سخنرانی‌های وی روی منبر در مورد مسائل مختلف، طی ۳۰ سال بوده که فرزندش جمع‌آوری کرده است؛ "مجالس‌سبعه" هم تفسیر قرآنی است که وی انجام داده و تبدیل به متن شده و "مکاتیب" نیز نامه‌های مولانا است.

 

این کارشناس حوزه ادبیات با بیان اینکه مثنوی معنوی طرحی از عشق و حقیقت دارد، متذکر شد: حقیقتی وجود ندارد که با خواندن مثنوی یا هر کتابی به آن پی ببریم؛ بلکه مثنوی حقیقت را می‌سازد. اساسا ما در طرح بزرگان تاریخ زندگی می‌کنیم. در حقیقت‌های ساخته شده به دست بزرگان، زیست می‌کنیم. طرح بطلمیوسی و نیوتونی از جهان، هر دو کشف مدلی از حقیقت است از جهان. مولوی هم طرحی از حقیقت دارد که در قالب داستان، جهان ما را طراحی می‌کند.

 

دکتر علیرضا سمیعی در پایان اظهارات خود برخی از اشعار مولانا را برای حضار تفسیر کرد.

 

در ادامه این همایش، دکتر ابوطالب صفدری؛ دانشجوی پسادکتری فلسفه دانشگاه برمن، بیان کرد: در سنت کلاسیک‌نویسی، شاعران بزرگ ما هنگامی که قصد داشتند تا دیوان و مجموعه شعر خود را بنویسند ابتدا با مدح خداوند، نعت پیامبران، خلفا و در کل، شخصیت‌‌های مذهبی موضوعات را شروع می‌کردند اما مولوی کاملا سنت شکنی کرده و با موضوع دیگری مانند فراق، جدایی و وصل آغاز می‌کند.

 

وی افزود: این سنت شکنی مخاطب را دعوت می‌کند تا با مولوی به صورت دیگری ارتباط بگیرد و به همین خاطر از همان ابیات ابتدایی امکان این خوانش معاصر و مدرن فراهم شده و همزمان شما می‌توانید یک خوانش غیرعرفانی داشته باشید.

 

صفدری تصریح کرد: مولانا در اشعار خود از یکپارچه شدن می‌گوید؛ به نظر من خیلی از اضطراب‌های روزگار و زندگی ما این است با موضوعی که درگیر شده‌ایم دچار فراق هستیم؛ به عنوان مثال در رشته‌‌ای تحصیل می‌کنیم که علاقه‌ای به آن نداریم؛ این دقیقا مثالی از موقیعتی است که در آن یکپارچگی و وصل نیست؛ همچنین افرادی که احساس رضایت می‌کنند افرادی هستند که در بخش کوچکی از زندگی خود تجربه وصل و یکپارچگی را دارند.

 

این کارشناس و فعال حوزه ادبیات با بیان اینکه مولوی در اشعار خود استدلال نمی‌کند و ما را در موقعیت قرار می‌دهد، ادامه داد: مولوی با قصه‌هایی که می‌گوید ما را به یک زیست‌جهان و  موقعیت می‌برد تا تجربه کنیم و بیاموزیم؛ این همان کاری است که فیلسوفان اگزیستانس انجام می‌دهند.

 

گفتنی است؛ در میان‌برنامه همایش "مولوی و روزگارما" 4 نفر از اعضای کانون موسیقی دانشگاه صنعتی شریف نیز روی سن آمدند و اشعاری از مولانا را به همراه موسیقی زنده برای حضار سالن جابرابن حیان دانشکده شیمی هنرمندانه به اجرا درآوردند.

 

در انتهای همایش دکتر امیرعباس علیزمانی؛ استاد فلسفه و عضو هیات علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه مولانا یکی از استثناءهای آفرینش است، اظهار کرد: داستان رنج و  عشق، دو سویه از وجود انسان است و عشقی که در مولانا میبینم یک نوع دگرگونی بنیادی است.

 

وی افزود: مثنوی برخلاف دیگر کتاب‌های عرفانی با داستانی عجیب که شامل درد و رنج بوده آغاز می‌شود؛ اگر بخواهم در ۲ کلمه کتاب مثنوی معنوی را توضیح دهم آن کلمات رنج و عشق است.

 

این استاد فلسفه دانشگاه با بیان اینکه تعبیر‌هایی که مولانا راجع به خود به کار می‌برد بسیار عجیب است، ادامه داد: رنجی که در مثنوی می‌بینید رنج جدایی از سرچشمه و وطن است که نهایتا این رنج به گنج میسر می‌شود؛ رنج زیبا و محرک است. اساسا اینکه کسی به این مرحله نرسد مانند تشنگی است.

 

وی تصریح کرد: مولانا درباره چرخه رنج می‌گوید که این که این چرخه‌ی غم پایان ندارد مگر اینکه اتفاقی رخ دهد؛ تمام آنچه که از غزلیات مثنوی می‌بینیم یک سفرنامه و معاشقه است.

 

دکتر علیزمانی در پایان همایش، برخی از اشعار مولانا را با موضوع (عشق و تنهایی) و ( رنج و عشق) تفسیر کرد و توضیحاتی را درباره هر کدام ارائه داد.